زمانی که وارد دانشگاه شده بودم (مهر ۱۳۹۶ – ۱۸ سالگیم) همیشه به دنبال این بودم کار کنم و اعتقاد داشتم درس خوندن خیلی به دردم نمی‌خوره (البته الان نظرم متفاوته: آخرش دانشگاه بریم یا نه؟). همون اوایل بود (۱۵ ام مهر) که با شتابدهنده پیشگامان آشنا شدم. استندهای تبلیغاتی شون دور تا دور دانشگاه گذاشته بودن که بیاید اینجا تیم سازی کنید و استارت آپ بزنید…

ایده پردازی روی بازی چالشی نهنگ آبی

منم که کلی ایده تو ذهنم داشتم فکر کردم اینجا جاییه که میشه اجرایششون کرد. همراه دوستم مهدی خاجو باهمدیگه رفتیم اونجا و ایده هامون رو ارائه دادیم.

ایده مهدی یه چیزی تو مایه های استیم خارجی بود، اما ایده اش بخاطر اینکه منابع زیرساختی زیادی لازم داشت رد شد.

ایده من PinkWhale بود، اون زمان چالش نهنگ آبی BlueWhale ترند شده بود و می‌خواستم چالش نهنگ صورتی رو راه بندازم به این شکل که نتیجتا منجر به افزایش شادی و خوشحالی اون مخاطب در زندگیش بشه.

یادش بخیر اولین ارائه من تو جمع بزرگی تو سالن شتابدهنده پیشگامان بود و خیلی تپق زدم ( متاسفانه عکسی از اون لحظه ندارم)

ایده من تایید تیم داوری شد و با مهدی دو تایی تیم شدیم تا روش کار کنیم…

البته در ادامه اش چون نتونستیم مدل مالی ارائه بدیم این ایده هم رد شد و پیوت کردیم روی ایده جدید چی بپوشیم؟

منتورهای شتاب‌دهنده، مربی های رشد مسیر شغلی من

اونجا چند تا منتور داشتیم…

سید صدرالدین حسینی مشهدی، محمدرضا صباغیه، سید حمید موسوی پور و سید کاظم کشورشاهی

شبکه سازی با اعضای تیم های سایکل اول، سایکل دوم و…

اونجا تیم های مختلفی بودن که در حال کار روی ایده های خودشون بودن. از سایکل اول فقط دو تا تیم (پین جاب و اکوبار) باقی مونده بود… بقیه شون یا رد شده بودن یا ادامه ندادن. البته الان که دارم این متن رو می‌نویسم (۲۰ مهر ۱۴۰۲) تا جایی که در جریانم پین جاب و اکوبار هم فیل کردن و دیگه کار نمی‌کنن…

من و مهدی تو سایکل دوم وارد شده بودیم، منتورها بهمون آموزش می‌دادن که چطور باید یه استارتاپ راه بندازیم، اما نکته ی جالب این بود که خود منتورها هم تازه با فضای استارتاپ آشنا شده بودند ولی تجربه های خوبی بود که همه در کنار هم کار کردیم، یاد گرفتیم و رشد کردیم اما خب؟ دریغ از یه تجربه موفق در سابقه شتابدهنده پیشگامان

چرا از شتابدهنده پیشگامان استعفا دادم؟

خب در یه جمله بخوام بگم دلیل این بود که غرورم دیگه اجازه نمی‌داد بهم بخوام تو اون شرکت و برای اون مدیر کار کنم.

علی ساعت ساز یزدی

علی ساعت ساز یزدی هستم، ۲۴ سالمه، تخصصم سئو هستش ولی یه جنرالیستم و به حل مسئله خیلی علاقه مندم. از کامپیوتر، اینترنت، مدیریت، لیدرشیپ و احساسات آدما یه چیزایی سر در میارم. کتاب خاصی نخوندم ولی تا دلت بخواد پا حرف آدمای کوچک و بزرگ نشستم و کلی ازشون یاد گرفتم. اینجا با نوشتن هم می‌خوام ذهنم تخلیه بشه و هم اینکه تجربیاتم رو با بقیه به اشتراک بگذارم.